گذر حق

آخرین مطالب

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

هوالحق

حواسمان باشد که "امام داریم"...

متنم را با یک مثال تاریخی آغاز می کنم.

"صعصعة بن صوحان" یکی از اصحاب نزدیک رسول الله(ص) بود که از همان ابتدا ((بیست و سوم ذی الحجة سال 35 هجری)) که مردم دست بیعت به امیر المومنین(ع) دادند در کنار ایشان بودند و ایمان خود را به مقام ولایت استوار کردند. صعصعة امام را با آگاهی و عقیده خود شناخت و به همین دلیل عشق به اهل بیت(ع) در خاندان او ریشه دوانید. او از معدود یاران حضرت علی(ع) بود که در  تشییع آن مولا حضور داشت.

امام صادق(ع) درباره امام شناسی صعصعة می فرمایند: ((ما کان مع امیرالمومنین(ع) من یعرف حقه الا صعصعة و اصحابه))

کسی که به راستی، حق امیر مومنان(ع) را بشناسد، تنها صعصعة و یارانش بودند...

صعصعة در روز بیعت با جملاتی زیبا خطاب به امیر مومنان(ع) گفت: ((یا امیرالمومنین، لقد زینت الخلافة و ما زانتک، و رفعتها و ما رفعتک، و لهی الیک احوج منک الیها؛ ای امیر مومنان(ع)، به طور قطع خلافت تو را زینت نداد، بلکه تو به خلافت زینت دادی و خلافت بر شان و مقام تو نیفزود، بلکه تو مقام خلافت را بالا بردی، و همانا خلافت به وجود تو نیازمندتر است از حاجت شما به آن.))

دو ویژگی بارز در صعصعة وجود داشت:

اول آن که صعصعة در اعتقاد به ولایت و مسیر حضرت اعتقادی راسخ داشت که در یکی از سخنان خود خطاب به خوارج که برای هدایت آنان و جلوگیری از جنگ، از طرف امیر مومنان(ع) فرستاده شده بود هنگامی که آنان به مخالفت حضرت پرداختند درباره امیرالمومنین(ع) میفرماید: ((عن القمر الباهر؟ و السراج الزاهر؟ و صراط الله المستقیم؟ از ماه درخشان و چراغ روشن و راه مستقیم خداوند روی می گردانید؟!))

دوم آن که صعصعة خطیب توانایی بود و بارها از طرف امام علی(ع) برای مباحثه و هدایت مردم  فرستاده شده بود و در فتنه های مختلف به یاری امام(ع) می آمد و از همه اینها بالاتر حضرت علی(ع) درباره او می فرمایند: (( هذا الخطیب الشحشح؛ این خطبه خوان ماهر و زیرک است.))

اینها همه حکایت از عمق امام شناسی صعصعة دارد و نشان می دهد که "امام شناس" هم که می خواهی باشی و پا در رکاب ولایت کنی باید چون کوه استوار باشی و چون صعصعة توانا، امام شناس بودن و عاشق امام بودن فقط با زبان و قول نمی شود باید خودت را خرج کنی و توانا شوی، آدم ضعیف و بی خاصیت زمینه ساز ظهور نمی شود باید هزینه بدهی؛ حتی اگر شده مثل صعصعة تبعید شوی، می شود چون صعصعة توانست...

اگر صعصعة شدی قلب امام هم برای تو می تپد و تو را تکریم میکند؛ که امام علی(ع) درباره صعصعة می فرماید: ((والله ما کنت الا خفیف الموونة، کثیر المعونة؛ به خدا قسم تو مردی سبک بار و کم هزینه، اما پر ارزش بودی.))

خدا کند که آن وقتی که مهدی (عج) ظهور کرد و درباره قومش لب به سخن گشود، نگوید: ((سنگین و هزینه بر بودی...))

"کلام آخر"

اگر صعصعة شدی در تشییع پنهانی امامت هم حاضر می شوی و چون صعصعة خاک قبر امامت را بر سر می ریزی و می گویی: بابی انت و امی یا امیر(ع)...

صعصعة "گذر حق" را پیمود و رسالت خود را برای امامش انجام داد، پس حواسمان باشد "امام داریم" و وقتی امام داریم بر گردنمان حقی است و باید ادای دین کنیم، اگر می خواهیم که سبک بار و کم هزینه برای اماممان باشیم، همچون "صعصعة"...

یاحق...

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۳ ، ۲۳:۰۹
مجید احسنی

هوالحق

امشب حرف دلم حدیث تکراری " افضل الاعمال انتــــظار الفـــــرج"است...

انتظار را نمی توان سکوت معنا کرد و یا نمی نوان نشستن، محض رسیدن یار توصیف کرد و یا نمی توان راحت طلب را منتظر نامید...

باید سنگین ترین بار بر روی دوش شیعه را انتظار دانست و این را باور داشت؛ انتظار به معنای واقعی کلمه...

انتظار یعنی حرکت بدون توقف، یعنی شرح صدر، یعنی استقامت، یعنی صبر، یعنی بصیرت، یعنی ایمان، یعنی عبادت، یعنی.... انتظار یعنی "فاذا فرغت فانصب"...

شیعه باید برای تمام اتفاقات جاری در عالم مظهر "آماده باش" باشد؛ باید هراتفاق را احتمال ظهور داد... ترس از ظهور نیست؛ ترس از حال و احوال ما پس از ظهور است، ترس از عمل ما در عرصه بعد از ظهور است که کوفه سراپا مشاق دیدار امام(ع) بود... ترس از خناس های بعد از ظهور است، ترس از کوفی شدن است...

وقتی می توانیم خود را منتظر بنامیم که برای نشانه های ظهور سر از پا نشناسیم و بی وقفه حرکت کنیم تا از وقفه افتاده در ظهور پیشی بگیریم...

رمضان را فرصت در اختیار خود ببینیم برای لگدمال کردن نفس... برای منتظر شدن....

گذری حق است که با ازدحام منتظر ظهور را نزدیک کند...

یاحق...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۳ ، ۰۰:۲۵
مجید احسنی