گذر حق

آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام رضا(ع)» ثبت شده است

هوالحق...

السلام علیک یا امام الرئوف(ع)...

از همان لحظه ای که برای زیارتش انتخاب میشوی انگار که صفاتش در تو متجلی می شود...

لَقَدْ جَآءَکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ.(آیه 128 سوره توبه)

ببین خدا چه زیبا تو را تربیت می کند، واسطه تربیت را برای تو زیارت قرار داده... گاهی دقیق تر میشوم که به زیارت کدام معصوم رفته ام؟ آن معصوم چه صفاتی را دارد؟ می فهمم که در آن برحه زمانی آن ویژگی که معصوم دارد در من می لنگد یا اصلا در من دیده نمیشود.

ایام 27 رجب نایب الزیاره همتان در حرم علی ابن موسی الرضا(ع) بودم؛ از همان لحظه ای که تصمیم به رفتن گرفتم یک صفت آقا برایم بیشتر جلوه می کرد، یا رئوف...ما حقیر و تو عطوف اهل بیت...ما فقیر و تو رؤف اهل بیت...

چند وقتی میشد که دلم هوایی حرمش شده بود، در سر داشتم که به زیارتش بروم؛ من از ته دل خواستم رئوف مهربانی کرد و برایم زیارت نوشت... روز حرکت محمد گفت بلیط قطارمان کنسل شده و همه مان نگران بودیم که چه میشود و چه نمیشود، که به چند ساعت نرسید که در این مناسبت بعثت و شلوغی مشهد، بلیط اتوبوس برایمان جورشد و رفتنی شدیم... چون ما خواستیم و رئوف  مهربانی کرد... مشهد که رسیدیم جایی برای اسکان نداشتیم، رفتیم دنبال اسکان تا نماز ظهر نشد که نشد، گفتیم میریم حرم آقا رئوفه؛ فهمیدیم اصلا باید اول میرفتیم حرم عرض ارادت میکردیم آقا خودش برامون جور میکرد، ما ازش جا خواستیم رئوف مهربانی کرد و جایمان داد... شهادت امام کاظم(ع) نتونستم برم روضه تو حرم پسرش روزیم شد... چون از دلم باخبر بود و روزیم کرد...

اینایی که گفتم شاید به چشم ما که خیلی حواسمان نیست و خیلی شاکر نیستیم نیاد... عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ... اما ببین چقدر رئوفه، آقا دید ما اذیت میشیم نه از سر اسکان و بلیط و... بلکه از سر گناه و غفلتمون که در عین جمع داشتن هم احساس تنهایی میکنیم... ما رو دعوت کرد تا یه تلنگری بزنه؛ شاید این چند وقت حرف از عهد تو جمعمون زیاد شده و باید هم بشه... آقا دید داریم سر عهد اذیت میشیم با دعوتش، با مهربونیش، با رئوف بودنش متعهد بودن رو به ما نشون داد... حتما برای همه  پیش اومده؛ زیارت هم که میری ممکنه یه سری گناه ازت سر بزنه مثل گناه های مربوط به زبان... اما هربار هم که میری حرم میبینی مهربانی اش بیشتر شده؛ انقدر خجلی که هیچی دیگه ازش نمیخوای و همین که راهت داده خدا رو شکر میکنی...

خلاصه تو این سفر فهمیدم خدا برای تربیت ما یه زیارت امام رضا(ع) داد و از این راه مهربانی رو به ما نشان داد و در واقع یه فرصت داد تا مهربانی رو یاد بگیریم؛ چون عموما آدم های مهربانی نیستیم، امام رضا(ع) اینجوری حال میده اما تو زندگی روزمرمون اشتباه های کوچیک رفیقامون رو هم نمیتونیم تحمل کنیم و چون نمیتونیم باز گناه میکنیم... چون اخلاق اصلا برامون مهم نیست...  بخاطر همین امام رضا همیشه رو عهدش هست و رئوف میمونه و اما ما...!

حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ... ببین چقدر برای تربیت ما حریص، ولی ما واسه تربیت خودمون هم حریص نیستیم؛ چه برسه برای تربیت دیگران!

فهمیدم؛ این که تو با امام رضا(ع) قرار میزاری "شما ما رو بطلب ما دیگه گناه نمیکنیم" آقا دعوت میکنه و تو گناه هم که میکنی دست خالی رها نمیکته، پس این یعنی پایبندی به عهد، امام رضا(ع) رو عهدش موند... ببین خدا چه مربی رو برای تربیت ما انتخاب کرده؛ حاشا به ما اگر باز هم عهدشکن بشیم...

خدا برای این که ما رو متعهد تربیت کنه با سیستم زیارت ما رو کشوند تو گذر حق؛ تا تو این گذر به ما نشون بده باید مثل امام، رئوف باشی و همان طور که امام در برابرت متعهد است، تو هم بر عهدت پایبند باشی، تا جلوه گر امام باشی...

یاحق...

۱۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۳ ، ۱۵:۴۷
مجید احسنی